سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خـطـ خـــــــــطـی

یه جفت جوراب داشتم, خیلی باهم معاشرت داشتیم!
توی دوران اوج رابطه مون یه لنگه اش گم شد...امروز کشومو ریختم بیرون, یهو دیدم اون تــَــه زُل زده تو چشمام!!
گفتم : کجا بودی لوتــــــــــی؟!؟!؟
گفت : باس یه مدت با خودم خلوت می کردم, ولی تمام این مدت بوی تو رو می دادم...
... بــــــوییدمش... همون لحظه فهمیدم خیلی مــَــــــــــــــــــــــرده!
... سنگم بود با اون بو باید پودر میشد تا الان.. 



نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:47 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

بچه: چرا عروس لباس سفید میپوشه؟

مامان: چون بـهـتـرین خاطره زندگیشـه

بچه: چـرا دامـاد مــشـکـی مـیـپـوشـه؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

مامان: خـــفه شـــو

 


نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:45 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |


نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:42 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

آآآآآآآهای شما

که همه دنیای عشقتون هستید

 و اونم به داشتن شما افتخار میکنه...

و حاضر نیست شما رو با هیچکس بهتری عوض کنه...

هیچی فقط خوش به حالتون! ...




نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:41 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

http://tekiegah2.blogfa.com

اگر نمیتوانی به کسی امید بدهی ? نا امیدش نکن


اگر شنونده خوبی هستی ? راز دار خوبی هم باش
اگر نمیتوانی
.
.
.
زخمی را مرحم بکشی ? نمک هم نباش


اگر خواستی کسی را سیر کنی ماهی بهش نده ? ماهیگیری یادش بده

 

 


نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:36 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |




نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:34 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

هیچ وقت با این دو نفر همصحبت نشو:
1)از خود متشکر 2)وراج

هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن:
1)پدر 2)مادر

هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو:
1)نمیتونم 2)بد شانسم

هیچ وقت این دو تا کارو نکن:
1)دروغ 2)غیبت

…هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن :
1)آرامش در اعتیاد 2)امنیت دور از خانه

همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:
1)آرامش با یاد خدا 2)دعای پدر و مادر

همیشه دوتا چیز و به یاد بیار:
1)دوستای گذشته رو 2)خاطرات خوبت رو

همیشه به این دو نفر گوش کن:
1)فرد با تجربه 2)معلم خوب

همیشه به دو تا چیز دل ببند:
1)صداقت 2)صمیمیت


نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:31 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

تکیه گاه2

خطــا از مـن اسـت می دانمـ . 

از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امـ 
“ ایــاک نــعبد ” 


امـا بـــه دیـگران هـمـ دلـسپــرده امـ 

از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امــ 
” ایــاکَ نستَعیـن "

امــا بــه دیگران همــ تـکیــه کــرده امـ 

امـا رهایـمــ نـکـن 


بیـش از هـمـیشــه دلـتـنگمــ 
بـــه انـدازه ی تـمامــ روزهـای نـبودنـمــ ...




نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:29 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

در خیابان به من گفت:

در این گرمای تابستان زیر چادر آب پز نمیشی؟

و بعد انگار کسی در گوشم گفت:

 

«...قل نار جهنم أشد حرّاً»

بگو که آتش جهنم بسیار سوزان تر است


نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:26 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

تکیه گاه2

یکی از فرق های انسان با خدا

این است که انسان تمام خوبیها

را با یک بدی فراموش میکند

ولی خدا تمام بدیها را با یک

خوبی فراموش میکند . . .

 


نوشته شده در جمعه 91/11/13ساعت 8:20 عصر توسط ابوالفضل نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت